سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با سلام و ادب

فراز پنجم :

در این فراز بینایی و دین با چشم دل و شنیدن با گوش جان را یاد آوری میکند ، اگر خداوند بخواهد از این دو موهبت انسان بر خوردار می شود ، و باید دانست بیداری روح انسان ماحصل بینایی دل و شنوایی و بصیرت گوش است و با زهم گواه و شاهد خویش را از ایات محکم الهی می گیرد و دل نشینی ادعیه سجادیه نیز بر همین است که تلفیقی از کلام وحی و کلام معصوم است .

 

فراز ششم :

 دعا در این فراز عبادت نمودن و ترک کردن سر کشی از خداوند یاد شده و ترک دعا را نیز خواری در دنیا و هم چنین وعده جهنم داده شده و بحث صدقه که غضب خداوندی را بر انسان جلو گیری می نماید چون نمود عینی دنیایی دارد خداوند رضایت دارد که از انسان غضبناک نشود و دعا را باید جزیی از زمدگی روزمره خویش قرار داده و آنرا نهادینه کنیم برای خویش .

 

فراز هفتم :

 در این فراز هدایت را همواره و هواره باید از جانب خداوند دانست چنانکه حضرت سجاد در این فراز بیان می کنند و هدایت به دین را که سعادت هر دو عالم را دارد نیز همراه دارد تا قرب به درگاه خودت فراهم شود .

 

فراز هشتم :

بیان چگونگی این ماه که می فرماید جزء ( خالصترین ) وظایف و ( خاصترین ) واجبات روی این واژه خاص ترین وظایف و خاصترین واجبات کمی فکر کنیم ( انتخاب ) شدن ماه رمضان و ( مخصوص ) بودن آن و  ( بر تری ) داشتن به جهت نزول قرآن و ایمان ( جند برابر ) شدن پاداش در این ماه ( قیام ) برای عبادت و بالاخره اندازه و قدر آن به اندازه  ( هزار ماه ) بهتر و در نهایت ( بر تری ) ملتی که روزه را باور داشته باشند .

 

فراز نهم :

 در این ماه صحبت از وداع است که مانند وداع با عزیز ترین کس باشد و غم دوری از ماه باید جان ما را در ذوق و لذت این ماه نگه دارد و ذوب کند تا فرا رسیدن ذئ باره رمضان .

 

فراز دهم :

باز هم تعریف های خاص از این ماه است که ( گرامی ترین ) اوقات بودن و بهترین ماه و بزرگترین ماه و عید دوستان تو

 

پست الکترونیکی

نوشته شده در  یکشنبه 86/7/22ساعت  9:55 عصر  توسط رویا 
  نظرات دیگران()

ماه صیام چه ماهی است ؟‌

ماه رمضان را امام سجاد (ع) تعریف می کنند تا وقتی قرار بر وداع باشد با توجه به عظمت این ماه بدانیم چه نعمتی را از دست می دهیم ، و به قول امام سجاد (ع) الهی ما را به ماه رمضان بعد برسان ...

در این دعا امام سجاد (ع) با سلامهای زیبا بر این ماه به شیواترین صورت ماه رمضان را تعریف می کند ...

1-سلام بر تو ای بزرگترین ماه خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْاَکْبَرَ،

این بزرگی به بیشتر بودن ساعات و دقایق این ماه است ؟‌با اندازه یکسان با دیگران  می توان  بزرگتر بود

2-عید عاشقان وَ یا عیدَ اَوْلِیآئِهِ.

3- کریمترین همنشین      اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْاَوْقاتِ،
                                                 

4- بهترین ماه در روزها و ماه ها وَ یا خَیْرَ شَهْرٍ فِى الْاَیّامِ وَ السّاعاتِ

5- ماهی که برآورده شدن آمال نزدیک شده  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهرٍ قَرُبَتْ فیهِ الْامالُ،

دعاها بیشتر مستجاب می شود ، زمین به آسمان نزدیکتر می شود

6-اعمال در ان پخش  و فراوان  نُشِرَتْ فیهِ الْاَعْمالُ.

7-همنشینی که قدر و منزلتش بزرگ است اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً،

8-//         // فقدانش دردناک است اَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً،

9-مایه امید  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ اَلیفٍ

10- مونس شاد کننده انَسَ مُقْبِلاً فَسَرَّ،

11- سپری شدنش وحشت آورو دردناک وَ اَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ

12-دلها نزدش نرم می شود مِنْ مُجاوِرٍ رَقَّتْ فیهِ الْقُلُوبُ،

13-گناهان در آن نقص می گیرد   قَلَّتْ فیهِ الذُّنُوبُ

14- یاری دهنده در مبارزه با شیطان  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ ناصِرٍ اَعانَ عَلَى الشَّیْطانِ،

15- آزاد کنندهاَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما اَکْثَرَ عُتَقآءَ اللَّهِ فیکَ،

16- پاک  کننده گناهان اَمْحاکَ لِلذُّنُوبِ،

17-با هیبت در دل مومنانوَ اَهْیَبَکَ فى صُدُورِ الْمُؤْمِنینَ

18-برتر از همه زمانها اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لاتُنافِسُهُ الْاَیّامُ

19-مایه سلامت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ اَمْرٍ سَلامٌ

20- مصاحبتش ناپسند و معاشرتش نکوهیده نیست لسَّلامُعَلَیْکَ غَیْرَ کَریهِ الْمُصاحَبَةِ وَ لا ذَمیمِ الْمُلابَسَةِ

21-با برکت  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ کَما وَفَدْتَ عَلَیْنا بِالْبَرَکاتِ،

22- شوینده گناه از پرونده انسانها غَسَلْتَ عَنّا دَنَسَ الْخَطیئاتِ.

23- قبل رسیدن در آرزویش هستیم  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ،

24- به هجرانش محزون مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ

25- سبب دوری از گناهان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنّا،

26- سرازیر کننده خوبیها به سوی انسان  کَمْ مِنْ خَیْرٍ اُفیضَ بِکَ عَلَیْنا

27-مایه دلبستگی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما کانَ اَحْرَصَنا بِالْاَمْسِ عَلَیْکَ،

28- فضلیت – برکت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى‏ فَضْلِکَ الَّذى حُرِمْناهُ، وَ عَلَى‏ ماضٍ مِنْ بَرَکاتِکَ سُلِبْناهُ

 

28صفت از ماه رمضان نام برده شد ،‌ با توجه به اینکه امام سجاد (ع) از ماه رمضان به عنوان یک همنشین نام می برند 28 صفت یک همنشین برای ما عنوان شد ،‌ یکی دوست یک همنشین باید منطبق با رمضان باشد وما نیز به عنوان یک همنشین باید برای دیگران دارای صفات فوق باشیم .... یکی از علل رفتن به دوزخ وبهشت طبق ایات قران داشتن همنشین خوب یا بد است ، بک همنشین خوب باید حضورش مایه دوری از گناه باشد باید ما را یاری دهد به دوری از شیطان باید ... آیا همنشینی اینچنین هستیم ؟‌

و آیا همنشینی اینگونه برای خود برگزیدیم ؟

 


نوشته شده در  چهارشنبه 86/7/18ساعت  5:34 عصر  توسط رویا 
  نظرات دیگران()

به نام خدا

توبه

در فرازهائی از دعای  45صحیفه زینت العابدین به فرصتی که خداوند به انسان می دهد اشاره می کند ، و به عنوان نعمتی از جانب حضرت دوست برای انسان بر می شمارد ،‌طبق فرازهای این دعا گناه ظلمی است که انسان به خود روا می دارد و خداوند از روی لطف با عجله پاسخ این ظلم را نمی دهد که در قرآن مجید می فرمائید اگر قرار بود کارهای بد شما مثل خیرات پاداش داده می شد هیچ موجودی روی زمین باقی نمی ماند ،‌خداوند به انسان مهلت می دهد تا به سوی او باز گردد، اما این بزرگواری واین فرصت هم نه به دلیل عمل ما که به دلیل بزرگواری و عفو گذشت خدا وند است ، هیچ انسانی به مقام توبه نخواهد رسید مگر اینکه خدا این هدیه را به او دهد ، چرا بسیاری از انسانها به این مهم نائل نمی شوند ؟ توبه دری است ( آخرین در ) راهی است و زمان بازگشتی است که خداوند از لطف خود قرار داده ،‌به راستی اگر باب توبه نبود بی عدالتی در خلقت رخ می داد ؟ حتما خیر ، زیرا هر کس باید به جزای اعمال خود برسد (عدل ) ولی خدا حجت بر خلق تمام نمود و رحمت به انتها رساند برای آخرین فرصت ، ما که دائم دعا می کنیم خدایا از باب رحمت با ما رفتار کن نمی بینیم که خداوند رحمت خویش را چه آسان هدیه می کند وبه راستی انسانی که در دنیا از این رحمت سود نمی برد باید منتظر رحمتی در سرای باقی باشد ؟ وقتی خداوند خود با ب توبه را می گشاید ، وقتی خود چراغ این راه می شود و به وسیله وحی راه ر ابه انسان می نماید ،‌ انسانهائی که سود نمی برند بدبخترین مردم نیستند ؟‌و رمضان بهانه برای بازگشت و دری به سوی رحمت توبه است ... و زیباتر اینکه بعد از توبه حقیقی دیگر اعمال  بد باقی نمی ماند ، محو می شود وانسان تواب وارد بهشت می شود ... این بی عدالتی نیست ، چون برای همه انسانها مهیا است وانسانهای زیرک بهترین سود را می برند ....


نوشته شده در  چهارشنبه 86/7/18ساعت  5:8 عصر  توسط رویا 
  نظرات دیگران()

به نام خدا

فراز اول : در این فراز از دعای وداع صحبت از((  بی نیازی )) خداوند است که بی منتو بدون پاداش و حتی چشم داشت از کسی(( از بخششهای بی حسابش پشیمان نمیشود )) این اراءه الگویی است برای زیستن که باید همواره بی نیازی جست و بخشش ها را نیز بدون چشم داشت انجام داد چقدر جالب است بدانیم بعضی از صفات خداوندی را می شود در وجود خود تقویت نمود و داشت اما !! بعضی از این صفات را نمی شود بهش فکر کرد چون فقط مخصوص ذات اقدس کبیرایی است مانند پاداش دادن قبل از عمل نیک هر کسی این کار تسلط و اشرافیت کامل را می طلبد بر اعمال انسان در طول زندگی و جز خدا از عهده هیچکسی بر نمی آید به پاره ای دیگر از این صفات توجه کنیم و مخصوص ذات اقدس کبیرایی خداست

1- بخشش از روی تفضل

2- عقوبت الهی که عین عدالت اوست

3- مقدرات خداوند به سود هر انسانی است

4- عطای بی منت

5- منع از هر کاری از روی ستمکاری نباشد

 

فراز دوم :

در این فراز آنچه را که از عمل خیر نام برده می شود آموزه ای است از طرف خداوند به بشر جهت تقرب که خداوند تعلیم داده است این تعالیم عبارتند از

1- الهام سپاسگزاری به انسان توسط خدای مهربان

2-یاد دادن ستایشگری به انسان

3- ستار العیوب بودن در عین توانایی بر رسوایی

4- بخشش در صورت توانمندی

5- فرصت دادن به انسانهایی که به خود ظلم می کنند

6- تفضل خداوند به انسان

7- صبر در معصیت

8- دست کشیدن  از شتاب در عقوبت

9- نعمت بخشیدن

10رضا یتمندی خدا از برای به هلاکت نیفتادن انسان

 

فراز سوم :

در این فراز حضرت بعضی از اعمال نیک را بر می شمارد از جمله توبه با همه خصوصیات آن که بعضی ازاین خصوصیات عبارتند از 

1- بخشش خداوند ، همان توبه است

2-قرار دادن آیات توبه برای نرفتن به ظلت و خواری

3- نامهای خداوند هم مبارکند و هم بزرگ

4- تعریف توبه نصوح ( همان توبه با اخلاص ) جهت محو کردن گناهان

5- وعده بهشت جاری را به مردم دادن

6- پیامبران سر بلندان این بهشت هستند زیرا انوار پیامبران در همه جا در درخشش است و کسی که از وارد شدن به توبه پس ازگشوده شدن دربهای توبه غفلت کند چه عذری دارد ؟

 

فراز چهارم :

در معامله با خداوند است که خدا هرگز نخواهد گذاشت ضرر و زیانی نصیب کسی گردد که هم سود مادی و هم سود معنوی دارد دلیل بر را حضرت سجاد (ع) از دو آیه در قرآن نام میبرند و استشهاد می فرمایید برای معامله با خدا و باز هم استناد به آیه دیگری از قرآن برای عمل و جزا به اندازه مکافات  هر کسی

 

   

 


نوشته شده در  یکشنبه 86/7/15ساعت  8:5 عصر  توسط رویا 
  نظرات دیگران()

به نام خدا

چه بیچاره هستیم ما که در دریای معرفت غوطه وریم و از آب معرفت جرعه ائی نمی نوشیم ،‏سالیان سال است که صحیفه سجادیه چون قران ونهج البلاغه فقط زینت کتابهای ما شده بدون اینکه زینت قلب ما شود ، نمی دانم به کدامین عمل نیکم (که اگر داشته باشم ) امسال میهمان 2 دعا از زینت العارفین بودم ، که می دانم ثواب این میهمانی برای آن کس است که طبق طبق هدیه الهی از عرش خدا سوغات می گیرد و از مهرش به تنهائی لذت نمی برد ، و من امسال شرمنده امام سجاد فقط خواندم ولی تفسیر گرفتم ،‏ الحمدالله ...

دعای 45 سجادیه ، دعای وداع ماه مبارک که چون به دهه آخر رسیدیم با گوشت و پوستمان این وداع را لمس می کنیم ...

مگر نه اینکه ما خلیفه  خدا بر روی زمین هستیم ؟ و مگر نه اینکه جانشین باید چون مالک باشد ؟ امام سجاد (ع)با برشمردن صفات خدا ، الگوی مکارم الاخلاق را پیش روی ما گشوده است ... که اینچنین باشیم ... انشالله ...

1- در برابر احسان مزد نخواهیم ... یادمان برود خیراتی که به خلق می کنیم ... اگر مزد معادل در این دنیا بگیریم ... چه اجری برای سرای باقی خواهد ماند ؟ و مگر نه اینکه قرار است خداوند چندین برایر پاداش حسنه به ما بدهد ؟

2-از بخشش پشیمان نشویم ... بر طبق کلام قران که می فرماید اگر همه دنیا بد شدند تو خوب باش که خوب وبد با هم مساوی نیست ... اگر در برای بخشش وخوبی بدی مزد گرفتی پشیمان نشو که هرگز نزد خدا بخشش گم نخواهد شد

3- در برابر انچه دیگری عمل می کند نه تنها باید جبران کنی تا پشیمانی از نیکی پیش نیاید بلکه باید بیشتر ببخشی تا به عنوان یک الگوی انسان مسلمان دیگران را به نیکی و حسنه ترغیب کنی ( چون خلیفه اوئی )

4-عفو ... امید ما به عفو پروردگار امید ما به دوست داشتن ونیایش ... اگر امیدوار به عفو پروردگار نبودیم آیا می توانستیم باز او را صدا بزنیم ؟‏حالا که امید به عفو او داریم ، امید به عفو مردمان را نا امید نکنیم ... بگذریم چون نیازمند گذشتیم ...

5-عقوبت به عدل ... اگر در تمام زندگی تلاش کنیم تا به عدل برسیم برنده این زندگی بودیم واین میسر نمی شود مگر با تمرین عدالت ... خصوص در عقوبت انجا که هوای نفس بر ما غلبه می کند ... آنجا که عصبانی وناراحت هستیم از منکری ... انجا است که هستی نیازمند عدل ما نگاه بر دستان ما دارد تا عدالت را به عنوان خلیفه خدا رعایت کنیم .

6-عطائی که به منت آلوده شد از ملکه عزت به ابتذال ذلت سقوط می کند واینجا است که خداوند می فرماید نبخشیدن بهتر از بخشیدن با منت است ... اگر نیکی خود را فراموش کنیم اگر نیکی خود را در برابر دیگران با نیکی خدا به ما مقایسه کنیم آیا جائی برای منت باقی خواهد ماند ؟

7-منع باید برای رضای خدا باشد و خیر بنده ،مثل خدا که می فرماید بنده به شر شتابان است و من به خیر او ... حتی سختی خداوند نه از روی ستم است که از روی خیر است و اگر ما منعی برای هر کس می کنیم ابتدا نگاهی به نیت خود بیاندازیم آیا این منع برای ستم است یا خیر ؟‏

8-هر مهری را عوضی است که خدای مهر ورز به ما عوض شکر می دهد ... آیا ما هر مهری را عوضی صالح می دهیم ؟

9-پرده پوشی ... که اگر خدا می خواست پرده از روی اعمال ما بر دارد مجالی برای زنده ماندن ما نمی ماند و از خجلت می می مردیم در حالی که آگاه ترین به اسرار است ... وما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پرده می دریم نه از روی حقیقت از روی غلبه حسد ... آبروی مردم امانت الهی است در دستان ما هر گاه خواستیم پرده دری کنیم ببینیم اگر خدا با ما چنین کند چه خواهد شد .

10-کارها را بر فضل بنا نهیم ... نیت زندگی ما ر ا فضل پر کند تا چون خورشید از فضل یکسان ما همه مردم به سود جویند ...

11-گذشت ... وقتی نداریم آیا گذشت معنا دارد ؟ وقتی دارا ببخشد به حساب می آید ... مگر نه اینکه اگر خدا می خواست هر گناه ما را زود عقابت کند هیچ موجودی در زمین باقی نمی ماند ؟ ولی می بخشد با تمام قدرت ... بخشش وقتی صاحب حق هستیم ارزشمند است وقتی حقی از ما بر گردن کسی است و به نام فضل وبخشش خدا گذشتیم خدائی شدیم ...

12-وقتی کسی عصیان می کند ... حلم ... ائین زندگی ... همسر داری ... تربیت فرزند ... مدیریت ... و همه آنچه به نام علوم تربیتی سالیان سال با سخترین کلام قصد دارند به انسان بیاموزند ... هنگامی که کسی بر تو عصیان کرد با حلم رفتار کن ...

13-مهلت ... شاید فردا ... هفته بعد ... ماه بعد ... شاید یک روز به راه بیاید ... مهلتی که خدا تا نزدیک مرگ به انسان برای توبه می دهد ، آیا ما نمی توانیم این مهلت را به هم بدهیم ؟

14-بعد از توبه ... ما چه می کنیم ؟ تا ابد کار بد فرد را چون تابلوئی انکار ناپذیر جلوی چشم او ترسیم می کنیم و خدا چه می کند ؟ می بخشد و وارد بهشت هائی می کند که ز زیر درختانش ... چقدر بین خالق و مخلوق تفاوت است و مگر نه اینکه ما خلیفه خدا هستیم وباید این فاصله را کم کنیم ؟

 


نوشته شده در  چهارشنبه 86/7/11ساعت  12:46 عصر  توسط رویا 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
هفتمین قدم
قدم ششم
قدم پنجم
قدم چهارم
سومین قدم
قدم دوم
اولین قدم
دعای عهد
[عناوین آرشیوشده]